بعد از کنفرانس موفقیت آمیز Microsoft که هیاهوی زیادی هم به پا کرد , این شرکت در مرکز لس آنجلس در Standard Hotel هم برنامه های خاصی داشت. در این برنامه ها که برای رسانه ها تدارک دیده شده بود به بازیهایی چون Halo 3 : ODST , Shadow Complex , The Beatles : Rock Band , Forza Motorsport 3 پرداخته شد و در کنار اونها در پشت درهای بسته در مورد Alan Wake و همین طور Project Natal توضیحاتی ارائه شد.
راستشو بخواین من خیلی دوست داشتم خود Natal رو با دستهای خودم امتحان کنم تا ببینم چه مقدار از اون چیزی که توی کنفرانس نشون دادن واقعیت داره. پروژه ای که حتی سلطان تخیل یعنی استیون اسپیلبرگ رو هم هیجان زده کرده بود.
بعد از 5,6 دقیقه که با Natal ور رفتم , فقط میتونم بگم اون واقعآ کار کرد !
اولین دمویی که بازی کردم اسمش Burnout Natal بود. در حقیقت بازی ای به این نام در دست ساخت نیست و همون بازی Burnout Paradise رو با امکانات Natal ترکیب کردن و به صورت بازی ای آزمایشی با این نام ارائه دادن. Natal در عرض چند ثانیه بدن من رو اسکن کرد و خیلی راحت به من امکان داد به وسیله دست ها و پاهام این بازی رو کنترل کنم !
خیلی ها در اونجا فکر میکردن کنترل یک بازی در این سبک به وسیله Natal کار مسخره و خسته کننده ای هست ولی خود من وقتی پشت رُل نشستم , واقعآ لذت بردم و این کنترل خیلی جالبتر از چیزی بود که فکر میکردم. البته در ابتدا فقدان کنترلر یا وسیله ای که دستم بگیرم و باهاش ماشین رو هدایت کنم , کمی عجیب و سخت بود ولی بعد از کمی بازی همه چیز درست شد.
در Burnout Natal وقتی قصد شتاب گیری و سریع تر رفتن رو داشتم خیلی راحت پای راست خودم رو کمی به جلو میبردم و برای ترمز و توقف هم پام رو به عقب حرکت میدادم و برای حرکت در سرعت متوسط و قابل اطمینان هم خیلی راحت پام رو صاف و بدون زاویه نگه میداشتم. خلاصه تجربه واقعآ جالب و لذت بخشی بود.
دومین دمویی که با Natal تجربه کردم , همون بازی ای بود که در کنفرانس مایکروسافت به نمایش در اومد و سازنده سری Fight Night یعنی Kudo Tsunoda اون رو تهیه کرده بود. بازی Ricochet .
البته این بازی از اون دست بازیهایی هست که من زیاد ازشون خوشم نمیاد ! من بیشتر ترجیح میدم یه جا لم بدم و بازی کنم تا اینکه حرکات موزون انجام بدم ! این بازی هم تا اندازه ای مفرح و سرگرم کننده بود ولی راستش به اندازه Burnout Natal بهینه سازی نشده بود و بعضی اوقات کمی کند عمل میکرد. در این بازی باید مراقب توپی باشین که بین شما و دیوار روبروی شما در حال حرکت هست و باید با این توپ دیوار جلوی خودتون رو خراب کنین. باز هم میگم من از این جور بازیها خوشم نمیاد ولی خوشبختانه در صحبتی که با Kudo داشتم فهمیدم که بازیهای دیگه ای هم در راهه که جاه طلبانه تر و جالبتر از این بازی خواهد بود.
در مجموع به نظر من Project Natal تجربه ای کاملآ جدید و تازه هست و البته خیلی راحت با X360 های معمولی سازگار هست و در همین برنامه ای که شرکت داشتم هم یک عدد X360 عادی بدون هیچ اضافاتی در حال اجرای بازیها بود.
===================
Project Natal از چندین تکنولوژی در کنار هم برای کپچر کردن و انتقال حرکات شما به داخل بازیها استفاده میکنه. شکل ظاهری این وسیله تا حدودی شبیه Wii Sensor Bar هست و از یک دوربین RGB به همراه سنسورهای چند گانه و میکروفون برای تشخیص صداها استفاده میکنه. این وسیله به دلیل داشتن سنسور Monochrome CMOS و Infrared Projector قادر به تشخیص محیط های 3 بعدی پیرامون شما و چهره شماست و همه حرکات شما رو در هر میزان روشنایی اتاق تشخیص میده و بین شما و محیط پیرامون شما تمایز قائله. همچنین به صورت مجزا سر و دست و پا و اندامهای بدن رو از هم تشخیص میده.
تلفظ Natal هم به صورت nuh-tall هست.
============================
اطلاعات بیشتر از Natal که دوست خوبم خشایار زحمتش رو کشیده :
Cnet رو که همه می شناسن ؟
تو بخش خبر های Cnet قیمت Natal بین 90 تا 150 دلار پیش بینی شده و یه سوتی هم از Cliff Bleszinski گرفتن اونم اینه که بهش گفتن شما Natal رو تست کردی ؟ گفت : "بله من چند هفته ی پیش تست کردم و واقعا چند روزی متحیر بودم"... -در مورد عرضه ی Natal چی می تونی بگی ؟ -"خب به هر حال یه چیزایی می دونم ولی این اجازه به من داده نشده که چیزی بگم، ولی Natal یک وسیله نیست که تک و تنها بره رو تاقچه ی مغازه بلکه با چیزی میاد که در E3 2010 همه ی جهان متحیر می مونن ، منتظر Natal در E3 2010 باشید"
من خودم 3 تا برداشت کردم :
1. با بسته ی کنسول میاد مثلا Xbox360 Natal Pack که احتمالا خوده سیستم 360 هم یک Xbox جدیده (مثلا نازک تره ، مشکل گرمایی نداره و...).
2. خود وسیله ی Natal با چیزی میاد که همه متحیر میشن. مثلا یه بازی خاص یا یه وسیله ی جانبی خیلی خاص.
3. Cliff Bleszinski مارو گیر آورده و فقط برای تبلیغ Natal این حرفارو زده.چون به هر حال لو دادن همچین پروژه ای نمی تونه به این راحتی انجام بشه (اونم از مغز معیوب Cliff Bleszinski )
من که خودم زیاد حرف های Cliff Bleszinski رو باور نکردم (خبر نگار Cnet هم باور نکرد) ولی در مورد E3 2010 شک نکنید که کنفرانس ماکروسافت با خبر عرضه ی Natal و حتی به احتمال قوی امکان بازی کردن باهاش تو محیط نمایشگاه مـــــنــــفــــجــــر بشه...
یکی از دلایلی که می گم (سایت های معتبر هم میگن) Natal اطراف کریسمس تا آپریل 2010 میاد اینه که به احتمال خیلی زیاد دستگاه از نظر سخت افزاری تو مراحل پایانیه (با توجه به نمایشش تو کنفرانس هم میشه این عقیده رو تاید کرد) و این مدت برای ساخت بازی های سازگار (و شاید Patch های سازگار کننده) در نظر گرفته شده.
در مورد قیمت هم فکر می کنم همون 99 تا 150 قیمت معقولی باشه (ولی در ایران تا 300 هزار تومان قیمت معقولیه) چون الان خود کنسول 199 دلاره.
در مورد تکنولوژیشم تحقیق کردم...
سیستم تشخیص صداش نوع تقویت شده ی Windows 7ـه.
دوربینش هم یک دوربین تشخیص حرکاته بنام 3DV که عرضه ی عمومی نشده.
ماکروسافت حدود یک ساله پیش خبر ساخت همچین سیستمی رو داده بود و حتی اشاره کرده بود که این تکنولوژی از چه شرکتی قراره خریده بشه.
این دوربین ساخت یه شرکت اسرائیلیه به نام 3DV Systems.شرکت بعد از اختراع این دوربین تکنولوژی رو به Microsoft فروخت که باهاش Natal رو ساختن.
این دوربین تقریبا یک ساله که اختراع شده و از اون موقع هم وبسایت داره ولی نمی دونم چرا قبل از Natal کسی چیزی نفهمیده بود.
پس می فهمیم که Natal از نظر سخت افزاری کامله (یک ساله که کامله)...
تا اونجایی که من فهمیدم هیچ وقت قرار نیست این دوربین در دسترس عموم قرار بگیره (به صورت جدا) چون الان صاحب این محصول Microsoftـه...
البته الان ماکروسافت در پی خرید کل شرکت 3DV Systemsـه.
پس ماکروسافت کار بزرگی انجام نداده ، 3DV Systems ـه که کار بزرگ رو انجام داده.
اینم عکس این دوربین :
برای این حرفام منبع هم دارم :
سایت خوده 3DV Systems
احتمال خریداری شردن 3DV Systems توسط ماکروسافت (خبر مربوط به قبل از Natal)
خبر ساخته شدن کنترلی بدون فیزیک توسط ماکروسافت (خبر مربوط به 17 آپریل 2008)
در مورد لینک دوم بگم که تمام ویدئو ها بازی های ساخته شده توسط 3DV Systems هستن و برای نشون دادن سازگاری اون حتی می تونید Halo CE و Guitar Hero رو با این دستگاه بازی کنید (دقت داشته باشید که همه ی این ها قبل از Natalـه و Natal نسخه ی پیشرفته ی این دوربین رو تو خودش داره) به ویدئویی که در پایین صفحه قرار داره کاملا توجه کنید.
خشایار عزیز زحمت کشیدن و در مورد ویژگی های Natal و تفاوتهای اون با Eye Toy مطلبی تهیه کردن که در زیر میخونین :
Natal :
ناتال یه استوانه ی 23 سانتی متریه افقیه.
ناتال مجهزه به یه دوربین RGB ، یه سنسور عمق ، یک آرایش میکروفونی ، و یه پردازشکر انحصاری برای پردازش تصاویر به دست اومده که قبلیت کپچر (معادل فارسیش چی میشه ؟) کردن کل بدن به صورت 3D ، قابلیت تشخیص صورت و تشخیص صدا رو فراهم می کنه.
میکروفون ناتال قابلیت هایی از قبیل تشخیص فاصله منبع و جهت صدا و یک سیستم رفع نویز صدا رو فراهم می کنه.
دوربین ناتال تشکیل شده از یک پروژکتوره نور اینفرارد که با یک سنسور CMOS منوکروم ترکیب شده و باعث می شه که سنسور همه چیز رو به صورت 3D حتی در کمترین حالت نور هم ببینه.
ناتال در کل از تکنولوژی دوربین زمان پرواز استفاده می کنه که تکنولوژی جالبیه.
Eye Toy :
دو مدل Eye Toy وجود داره : یکی اسم Eye Toy رو یدک می کشه و برای PS2 اومده بود ، اون یکی اسمش PlayStation Eyeـه که برای PS3 عرضه شده.
تو این مقایشه من ناتال رو با PlayStation Eye مقایسه می کنم که نگید Eye Toy قدیمی شده.
این دستگاه قابلیت فیلم برداری با Frame Rate ـه 60 هرتز در رزلوشنه 640 در 480 پیکسل و با Rate ـه 120 هرتز در رزلوشن 320 در 240 پیکسل رو داراست.
چیپه سنسوره این دستگاه ساخت شرکت OmniVisionـه که با قرار دادن سنسوری با مقدار پیکسل های بالا (اندازه ی بزرگ) باعث شده که PlayStation Eye بتونه در حداقل کارایی خودش با نور یک تلویزیون فیلم برداریه حداقلی ارائه بده.
دوربین PlasyStation Eye به سورت دستی زوم می شه و فکوس اتوماتیک داره.می تونه از زاویه دید 56 درجه (برای Chat و استفاده های نزدیک) تا 75 درجه (برای موضوعات دور و بازی ها) تغییر کنه.
میکروفون PlayStation Eye تغریبا همان میکروفون ناتال است که به آن نمی پردازم (واقعا فرقشون خیلی کمه).
از قابلیت های تشخیصی این محصول میشه به تشخیص رنگ ، تشخیص بارکرد کارت های بازی Eye Of Judgment و تشخیص وجود جسم در تصویر اشاره کرد.
حالا میرسیم به مقایسه :
1. در ناتال شما یه دوربین 3 بعدی دارید که قابلیت تشخیص بعد رو داره ولی PlayStation Eye سنسوری مثل سنسور دوربین عکاسی داره که فقط تصاویر رو همونظور که در عکس ها می بینید می بینه.
2. ناتال شکل جسم درون کادر رو می فهمه و پردازش می کنه ولی PlayStation Eye فقط می فهمه که جسمه خارجی ای در کادر وجود داره.تفاوت این دو تکنولوژی رو وقتی می فهمید که بازی هایی که تحت PlayStation Eye عرضه شدن و قابلیت تشخیص حرکات دارند رو با دمو های عرضه شده از ناتال مقایسه کنید.مثلا برای ناتال یه دمو هست که یه پسر بچه داره نقش یه گودزیلا () رو بازی می کنه ، اگه دقت کرده باشید ، با باز کردن دهان اون پسر بچه ، گودزیلا هم هوار می زنه . یعنی ناتال حرکات لب رو هم تشخیص می ده.ولی بازی های تشخیص بدنی که برای PlayStation Eye عرضه شده بازی های ساده و ابتدایی هستند که بازیکن مثلا باید نزاره توپ به زمین بخوره.در این حالت PlayStation Eye دست بازیکن رو یه مربع می بینه و انگشت هارو از هم تشخیص نمی ده.هر دو از سیستم تشخیص وضعیت استفاده می کنن ولی ماله ناتال تقریبا تکنولوژی روزه ولی ماله PlayStation Eye مدل بسیار ساده ی این سیستمه.
3. ناتال در تاریکی مطلق هم به صورت 3D از تصویر برداشت می کنه ولی برای PlayStation Eye نور یک تلویزیون حداقل نوریه که می تونه باهاش کار کنه. نگید از کجا می دونی ! از سایت سازنده ی دوربین ناتال خوندم.
4. استفاده های PlayStation Eye کلا Chat ، خوندن بارکد های بازی مذکور ، عکس گرفتن ، فیلم گرفتن و برخی بازی های ساده در نظر گرفته شدن اما ناتال در کل استفاده اش از تکون دادن سر انگشتان شما گرفته تا لگد زدن و.. تعریف شدن.این امر با نگاهی حتی سطحی به قابلیت های PlayStation Eye در بازی های عرضه شده ازش (بعد از Chatـه آنلاین بزرگترین کاری که با PlayStation Eye میشه کرد اینه که صورت خودتون رو بزارید جای صورته شخصیت بازی) و قابلیت های ناتال در دمو ها - و حتی از نظر تئوریک - (مثلا تشخیص انگشتان شما و تمام اجزای کوچک و بزرگ بدنتان و حتی تشخیص دست خط) قابل برداشته.
یک توضیحی هم در مورد بازی The Eye of Judgment بدم...
این بازی یه بازیه کارته که با استفاده از PlayStation Eye انجام میشه...
شما کارت های شخصیت های مختلف بازی رو می زارید روی زمین بعد PlayStation Eye با خوندن بارکد اون کارت ، همون شخصیت رو به صورت 3D Animation درون تلویزیون ظاهر می کنه.. حالا اگه یه کارت دیگه روی اون کارت بندازید این دوتا شخصیت با هم می جنگن.
در کل امیدوارم بهتون ثابت شده باشه که ناتال هر چی باشه از PlayStation Eye بهتره و این تصورات فن های PS3 هم که میان میگن ناتال همون PlayStation Eyeـه پیشرفتس پوچه.
با این مقاله می خواستم بگم ناتال حتی از نظر تکنولوژی Wiiـه پیشرفته هم نیست بلکه کاملا یه تکنولوژیه جدیده که تا حالا برای Interaction ازش استفاده نشده بوده.