سلام دوست عزیز
خدمتتون عرض کنم که در هر کار تحقیقاتی قبل از اینکه خودتون شروع کنید به ایده دادن، اول باید یک بررسی و مطالعه کلی در مورد اون موضوع بکنید؛ ببینید دیگران چه کارهایی کردن و از چه زاویه هایی به موضوع نگاه کردن و چه جوری مساله رو حل کردن. بعد بررسی کنید ببینید نقاط ضعف و قوت اون کارها چی بوده و بعد شروع کنید به ایده دادن در مورد اینکه اون نقاط ضعف کارهای قبلی را بپوشونید یا اینکه نقاط قوتشون رو تقویت کنید یا اینکه اصلا یه راه جدید پیشنهاد کنید که نقاط ضعفش کمتر باشه یا مزایای بیشتری داشته باشه (مثلا اینکه سرعتش بیشتر باشه یا میزان مصرف حافظه سیستم کمتر باشه یا هر چیز دیگه ای)
اما برگردیم به موضوع اصلی که شما مطرح فرمودین.
اولا باید به اطلاعتون برسونم که با یه جستجوی ساده در گوگل به نتایج بسیار جالبی می رسید و مقالات خیلی خیلی خوبی در این زمینه می تونید پیدا کنید. من به عنوان نمونه چندتاشون رو براتون دانلود کردم که به ضمیمه این یادداشت براتون میفرستم.
دوم اینکه ریشه اصلی موضوع تشخیص احساس متن برمیگرده به دسته بندی متون (Text Classification). یعنی شما یه متنی داری و میخوای ببینی که متعلق به چه دسته یا کلاسی هستش. (در دسته بندی متون معمولا دسته ها رو به این صورت انتخاب می کنن: سیاسی، اقتصادی، مذهبی، ورزشی، اجتماعی و ... که شاید هم به این دلیل باشه که در ابتدا دسته بندی متون برای آژانسهای خبری و کارهایی از این قبیل مورد استفاده بوده. پس بنابراین اومدن و کلاسها رو متناسب با اون کاربرد تعریف کردن) کار شما هم تا حدود زیادی مشابه کار اونها خواهد بود با یک سری تفاوتها.
پس شما دو سری مرجع خیلی خوب خواهی داشت که برای کار خودت میتونی استفاده کنی. به نظر من به دلیل قدمت بیشتر موضوع دسته بندی متون شما میتونی از مقالات این زمینه برای ارائه راه حلهای جدید استفاده بکنی. پس اول یه مطالعه روی مقاله های موجود در مورد تشخیص احساس متن داشته باش. مزایا و معایبشون رو دربیار. بعد برای ارائه راه حل جدید برو سراغ مقاله های موجود در زمینه دسته بندی متون و از تکنیکها و روشهای اونها برای حل مساله خودت استفاده کن.
اگر باز هم سوالی داشتی من در خدمت شما هستم.
|