تشریح مبحث "حل مسائل توسط جستجو" و یک نکته - Artificial Intelligence

**programmer** · ۱۰-۲۷-۱۳۸۸, ۰۲:۳۷ قبل از ظهر

سلام خدمت تمامی عزیزان
عزیزان من خودم از اون دسته آدمها هستم که از بی نظمی واقعا رنج میکشم اما تو این پست میخوام بدون دسته بندی چند تا نکته و پیرامونش؛چند تا تست هم بگم بعد توی طبقه بندی درستش میکنم
دوستان ما برای مرور هوش مصنوعی چند تا فصل داریم که یکیش حل مساله توسط جستجو است
همون طور که میدونید ما آدمها در واقعیت و پیرامون واسه ی حل مساله باید معلوم و مجهول رو جدا ساری کنیم و هدف خودمون(که وقتی داریم مساله حل میکنیم خواه نا خواه هدف داریم!) و بعد مساله رو درک کنیم که در نهایت با یه سری تحلیل ها به حل مساله منجر میشه

حالا توی هوش مصنوعی؛مبحث حل مساله به وسیله ی جستجو ما یه همچین چیزایی داریم.
خوب دوستان یه سری تعاریف هست که به توضیحشون میپردازیم
عامل حل مساله: ببینید عزیزان؛
این عامل؛یک عامل هدف گراست(یعنی به سوی هدف که بعضا همان حل مساله هست میرود) و بسته به ترتیب عملیات تصمیم میگیره که به قول معروف باید چیکار بکنه! تا مساله حل بشه در نهایت
خوب حالا دقت کنید که عوامل حل مساله 4 تا مرحله رو پشت سر میگذارن تا در نهایت مسأله حل بشه که الان خدمتتون عرض میکنم
1.فرمول سازی هدف
تمام مقصد های عامل رو ابتدا تعین میکنید و بعد میاید حد الامکان کمشون میکنید تا عامل هدف خودش رو بشناسه و در اصل ما به رفتار عامل نظم میدیم که سر در گم نشه!
2.فرمول سازی مسأله:
بذارین اینجوری بگم؛ شما چنتا هدف دارید
حالا باید تصمیم گیری کنه که چه حالاتی انتخاب بشه تا به اون هدفا برسه
3.پیدا کردن یه راهی؛نکته ای؛کاری چه میدونم یه چیزی که عامل باهاش شروع کنه و به هدف برسه.همین جا باید تأکید کنم که
این همه که میگیم راه حل راه حل؛
ما اینجا به یه راه حل واسه رسیدن به هدف اصلی پیدا میکنیم
4.اجرا:توی مرحله ی قبلی گفتم که به یه راه حل میرسیم؛تو این مرحله همون رو انجام میدیم
[حالا یه نکته ی خارج از درس؛ اگه من غلط املایی دارم احتمالا؛ علتش اینه که با موبایل این ها رو تایپ میکنم به همین دلیل ضریب خطا میره بالا]
[[توی توضیحات بالا من از ضمایر تو و شما استفاده کردم که منظورم همون عامل هاست و فقط جنبه ی خوش مزگی داره:دی]]
خوب بسه دیگه برگردیم سر درس!
حالا که عامل مساله رو متوجه شدین(ایشالا!) بریم سر بخت تعریف بعدی یعنی:
تعریف مساله:
که از چهار تا مولفه تشکیل میشه
1.حالت اولیه(initial state):عامل کار خودش رو از اینجا شروع میکنه
2.عملگرها: واسه ی هر عامل چند تا عمل و کار وجود داره که انجام بده! پس عملگر چیه؟! عملگر میاد میگه که آقا این کاری که عملگر داره از ابتدا انجام میده؛ این عواقب رو در پیش داره و به تعبیر علمی حالتی که عامل با انجام یک عمل از ابتدا به آن میرسد
این نکته رو بگم که ممکنه یه حالت باشه یا چند تا حالت که به تمامی این حالات در دسترس فضای حالت یا فضای وضعیت میگن
3.آزمون هدف: یه تابعه که میگه آیا یک حالت نهایی هست یا نه.
4.تابع هزینه ی مسیر: از اسمش تابلو هست که چیه!
نشون میده واسه هر مسیر چه هزینه ای صرف شده
خوب به سلامتی تا اینجا عامل حل مساله و تعریف مساله رو گفتم خدمتتون راستی دوستان من سعی کردم تا جای ممکن از بیان در چارچوب کتابی تا جای ممکن دوری کنم آخه هوش مصنوعی خیلی گنگ هست و همچنین تعاریف بسیار بسیار مهمه و من قصد دارم جوری بگم که توی حافظه بمونه. هر نظری درباره ی نگارش مطالب دارید خواهش میکنم بهم بگید
خوب دیگه زیاد حرف زدم
تعریف بعدی فرموله سازی مسائل هستش
توجه کنید که مسأله رو بسته به فضای حالت که در بالا ذکر کردم(ایشالا تو منطق فازی یه اشاره ای میکنم و اثبات میکنم براتون که این یعنی چی) و یه دو سه تا فاکتور دیگه که لزومی نداره الان بگم؛ به چار تا دسته تقسیم میکنن
1.مسائل تک حالته:
دوستان،من در بالا ذکر کردم که به حالات در دسترس برای یک عامل میگن فضای حالت یا فضای وضعیت
توی این نوع مسائل،حسگر های مساله میدونن که انجام چه کاری،چه پیشامد هایی داره!
و اینم بگم که عامل میدونه که چیا داره و چیا نداره
مثل رفتن از یک شهر به شهر دیگه و اینم بگم که محیط این مساله کاملا قطعی و قابل مشاهده است
2.مسائل چند حالته: اینجا دیگه عامل از چند و چون کار با خبر نیست که چیا رو داره اما میدونه که سرنوشتش با انجام هر مجموعه عمل چیه و خوب بالطبع محیط کمتر قطعیه نسبت به قبلیه
3.مسائل احتمالی:در این نوع،عامل نه درباره ی خودش به قطعیت رسیده(مقداری اطلاعات داره اما نه زیاد) و نه میتونه پیش بینی کنه که با انجام چه عملی،چه رفتارایی سر میزنه(بازم باید بگم که صفر نیست اما قسمتی از حل نیاز به اجرا داره) و باید بیاد و پا توی گود بذاره ! و دست به کار بشه تا به نتیجه برسه و فقط با طی کردن مسیر هست که میتونه از نتیجه با خبر بشه. در این نوع مساله ها درک شهودی از کار میفته و محیط اصلا قابل مشاهده و پیش بینی و همچنین قاطع نیست
مثل کیش و مات کردن که اصلا نمیشه پیش بینی کرد اینم بگم که روش حل به صورت درختی هست و اعمال راه حل به صورت پرشی انجام میشه و در اصل تصاعد حسابی با قدر نسبت 2 رو در دستور کار قرار میده که بعدا مفصلا توضیح میدم دربارش
4.مسائل اکتشافی: من این نوع مساله ها رو سر کلاسای حضوری به بچه ی کوچیک تشبیه میکنم که هیچی بلد نیست و با سعی و خطا به نتیجه میرسه البته این چیزی که گفتم بیشتر شرح حال انسان های نخستینه تا بچه های امروزی چون الان خانواده ها تربیب کردن را به عهده دارن تا اینکه بچه خودش بخواد یاد بگیره:دی
به هر حال منظورم اینه که از ابتدا چیزی نمیدونه و به تدریج تکامل پیدا میکنه
حالا این نوع مساله هم اینجوریه
از اول هیچ اطلاعاتی درباره ی خودش و رفتار و عواقب اعمالی که انجام میده نیست و کاملا با یک عامل نا آگاه و آماتور سروکار داریم که من جسارتا میگم عوامل خنگ نفهم!
که با انجام راه حل و به مرور زمان تکامل پیدا میکنه.
خوب دوستان من با اجازه دیگه باید برم
شرمنده من با رایانه نمیتونم تایپ کنم چون واقعا سرم رو الکی شلوغ کردم و با گوشی مینویسم واسه همین زیاد نمیتونم بنویسم
با اجازه فعلا خدا نگه دارتون...

**pasmod** · ۱۰-۲۷-۱۳۸۸, ۱۲:۵۲ بعد از ظهر

خیلی‌ ممنون....یاد تعاریف (Russel) و (Norvig) افتادم.

خسته نباشید

**programmer** · ۱۰-۲۷-۱۳۸۸, ۰۱:۱۴ بعد از ظهر

خواهش میکنم مهندس وظیفه بود
در ضمن اینم بگم که میدونم ماشالا همگی استادینا اما خوب این مبحث از بس که اهمیت داره در 6سال گذشته ازش هرسال تست اومده به جز سال 88
اینجوری بگم که دیگه داره از اون مباحث فیکس کنکور ارشد میشه
حتی توی کنکور مکاترونیک هم یک بار از این مبحث(حل مساله به روش جستجو) سوال اومده! پس با این حساب الان اهمیت این فصل رو واسه کنکور ارشد فکر کنم درک کردین!
و اینم بگم که هر روز به این مبحث مطلب اضافه میکنم تا تموم بشه

**programmer** · ۱۰-۳۰-۱۳۸۸, ۰۹:۵۸ بعد از ظهر

با سلام مجدد
دوستان تا اینجا این تعاریف رو خدمتتون عرض کردم:
عامل مساله*تعریف مساله*فرمول سازی مساله*
خوب دوستان تا اینجا جست و جوی آگاهانه رو امید وارم که تونسته باشم خوب توضیح بدم
حالا بریم سراغ توضیح جستجوی نا آگاهانه
در بدو کار باید توسعه دادن را توضیح بدم
ببینید دوستان فرض کنید ما یک حالت داریم و تعدادی عملگر.حالا میایم و با این عملگرا یه سری کار روی این حالت انجام میدیم تا حالات بعدی رو به وجود بیاریم مثل شطرنج و حالت کنونی یک مهره و اعمالی که رو مهره انجام میشه و حالات بعدی پدید میاد
فضای حالت رو هم که خدمتتون عرض کردم
حالا دقت کنیدعزیزان
بعد از اینکه مساله فرمول سازی و تعریف میشه(به منظور تعین حالت اولیه و عملگرها و میزان هوشمندی عوامل)باید یه راه حلی پیدا کنیم دیگه بالاخره بیکار که نیستیم!
خوب ببینید ما درابتدای امر در یک حالتی هستیم که گفتم بهش میگیم حالت اولیه و میتونیم از اینجا به حالات بعد بریم.چه جوری؟
با استفاده از همین توسعه دادن که عرض کردم خدمتتون
این کار رو اونقدر انجام میدیم تا به یه جایی برسیم که اون جا ؛جایی نیست جز هدف
که توسط تابع آزمون هدف چک میشه که به درد میخوره یا نه
خوب حالا دستاورد این کار چیه؟!
به یک درخت جستجو یا گراف جستجو میرسیم
ببینید دوستان با عرض پوزش من با گوشی مینویسم به همین منظور نمیتونم عکسی در اختیارتون قرار بدم اما شفاها بگم که شما شطرنج رو در نظر بگیرید ابتدا مهره ی اسب در یک خانه قرار دارد
سپس یک سری آزادی عمل ها داره که به تدریج بسط داده میشه
یا اصلا در ریاضیات گسسته ی دبیرستان خوندید که گراف جهت دار با ماتریس و ضوابط رسم میشه و بسط میدیم
خوب تا اینجا خدمتون باشه
با اجازه من دیگه باید برم
التماس دعا